بر گر فته از کانال انشا 21 برای
پیدا کردن انشا با هر موضوعی به کانال ما سر بزنید
روزهای بارانی همیشه یک طور خاصاند. اصلاً همین که از خواب بیدار شوی و پرده را برای دعوت نور خورشید به خانه کنار بزنی و باران را ببینی، برای شروع یک روز پر از دلتنگی کافیست!
همین که ببینی آسمان گریه میکند و حسابی دلش گرفته یاد بغض کهنهات میافتی؛ خصوصاً اگر اول بهار هم باشد. بهار و باران دو یار جداناشدنیاند و از ازل پیوندی مقدس با آسمان داشتهاند. همین که ببینی برگهای سبز و غنچههای تازهشکفته و نوشکوفهها خوشحالاند و با ضرب قطرههای باران میرقصند، روحت به فراسوی آسمانها پرواز میکند.
اما امروز روح من در فراسوی آسمانها میلرزد و تمنای مرا برای باریدن باران میطلبد. امروز هر عابری که از خیابان عبور میکند، بارانی و چتر ندارد. خیسشدن زیر این باران بهاری که بیوقفه میبارد، چه لذتی دارد! من امروز قلب مهربان باران را میبینم که درون سینهٔ شفافش میدرخشد و آکنده از سخاوت است. برای شستن و روفتن غبار برگها و صورت آنهایی که زیر باران قدم میزنند و گریه میکنند.
اصلاً علت آبگرفتگی معابر در روزهای بارانی همین است! آنقدر از آسمان به زمین میبارد تا با عابران گریان سیلی جانانه بسازد. امروز از کنج همان پنجرهٔ کوچک اتاقم باران را تماشا میکنم و صورتم را رو به آسمان میگیرم و از فرستندهٔ باران تشکر میکنم. دستان خیسم نوید سخاوت آسمان را میدهد و روح من همچنان در تمنای باران است.
🐧بهترین انشا ها در کانال انشا 21👇🏽
برای مشاهده انشا بیشتر کلیک کنید
انشا باران ، کانال انشا دوازدهم ، کانال انشا یازدهم ، کانال انشا دهم